مدح و مرثیۀ امام جعفر صادق علیهالسلام
شأنش برای دشمنانش نیز پنهان نیست در کفر همجایی برای رد قـرآن نیست فردای محشر دائما سر در گریبان است هر کس که پای داغ او پاره گریبان نیست تقصیر، معصومیت او بود در این شهر آری بیابان قـدردان لطف باران نیست او را به جـرم خـادمـی فـاطـمه بـردنـد گرچه پریشان رفت از خانه،پشیمان نیست کی میشود وقتی که مرکب در پیاش رفتن حتی برای یک جوان هم نیز آسان نیست از آتـش افـتاده بر در میشـود فهـمـیـد دیگر کسی در شهر پیغمبر مسلمان نیست این خانه آتش دیده اما رنگ غارت نه دیوارهایش باقی است این خانه ویران نیست او بیعـمـامه پا بـرهـنه میدود؛ بـاشد شکر خدا در کوچهها خار مغیلان نیست او میدود اما نه گودال است در راهش او میرود اما دگر زلفش پریشان نیست شیخ الائمه بیعـبا رفته است؟ واویلا! شیخ الائمه بیعبا رفته است،عریان نیست |